معنی زن جادوگر

حل جدول

زن جادوگر

ساحره


جادوگر

ساحر

ساحره، افسونگر

فارسی به انگلیسی

زن‌ جادوگر

Circe, Enchantress

فارسی به عربی

زن جادوگر

ساحره


جادوگر

ساحر، فرس، هیکس

گویش مازندرانی

جادوگر

جادوگر

فرهنگ عمید

جادوگر

کسی که سِحر و جادو کند، افسونگر، ساحر، جادوپیشه، جادوکار،

فارسی به ایتالیایی

جادوگر

strega

mago

فارسی به آلمانی

جادوگر

Magier, Zauberer [noun]

واژه پیشنهادی

جادوگر

فسونگر

دستانگر

فرهنگ معین

جادوگر

(گَ) (ص فا.) ساحر، افسونگر.

مترادف و متضاد زبان فارسی

جادوگر

افسونگر، جادوکار، ساحر، سحار، کاهن، معزم، نیرنگ‌باز، فریبنده

فرهنگ فارسی هوشیار

جادوگر

افسونگر، ساحر

معادل ابجد

زن جادوگر

291

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری